شهید حسن باقرزاده

.پاسدار شهید حسن باقرزاده متولد 1342/6/23در شهر تربت حیدریه بدنیا آمد. مدرک تحصیلی دوم دبیرستان و شغل ایشان نظامی بودند

.و در منطقه خرمشهر در سن 19 سالگی در تاریخ 1361/2/13به شهادت رسیدند و در فرزق مرکزی تدفین شدند

.خانواده شهید در حوالی شهر تربت حیدریه سکونت دارند

بسمه تعالی ( کشته شدن در راه این انقلاب کشته شدن در راه اسلام است و فضیلت آن کمتر از شهدای کربلا نیست) «اللهم الرزقني توفیق الشهاده فی سبیلک». (خدایا شهادت در راه خودت را نصیبم بگردان) خدایا شهادتی را جایگزین مرگم قرارده که در راهت و تحت رایت پیام آورت محمد(ص) و با همراه دوستان و مقربانت (ائمه معصومین و پیروان خلف آنها) باشد. خدایا یاریم ده تا از آن کسانی باشم که سرمایه وجودشان را به پیشگاه تو تقدیم داشته و ارزش خویش را باز یافته اند و برسر بیعت خود استوار و پا برجا مانده و بی تزلزل و تردید ندای محبت تو را با انتخاب قرب جوارت پاسخ دادند. خدایا پوینده راه آن شهیدانی قرارم ده که به عشق تو و حیات جاوید در زیرلوای حق و پرچم قدم استوار و به دشمن پشت ننموده و بی تزلزل جام گوارای شهادت را نوشیدند. خدایا انقلاب اسلامی را حفظ فرما تا بتواند به استمرار خود خواست مستعضفین جهان را در مسیر اسلام تحقق بخشد. خدایا امامت امت را این آگاه دلسوز این نصیحت گر با تجربه را صحت و سلامت و طول عمر ببخش. خدایا تا انقلاب مهدی خمینی را نگهدار و مشکلات این انقلاب را برآورده ساز. خدایا تو قدرت و توان به من ده تا آنجا که یک قطره خون در بدن دارم در راهت بریزم خدایا دشمنان اسلام را به دستم هلاک ساز. پدر مادر تنها آرزوی من در این دنیا فقط شهادت در راه خداست و اگر شهید شدم فقط دعا کنید که خدا مرا در زمره شهیدان در گاهش قرار دهد و پدر و مادر اگر که آرزوی من برآورده شد گریه نکنید فقط دعا کنید و برای این که امام امت را خدا از ما نگیرد تا اینکه بتوانیم آمریکا و شوروی و اسرائیل ..... دیگر شیطانها را سرنگون کنیم و ملت مسلمان را از دست آنها نجات بدهیم مادر اگر گناهی در حق تو کرده ام بخاطر خدا مرا ببخش چون اگر نبخشی خدا هم مرا نمی بخشد و به پدر هم بگویید که مرا ببخشد که اگرحرفی گفته و کاری گفته ولی من انجام نداده ام و یک پیامی هم به ملت مسلمان دارم و آن این است اگر همه کشته شوند بجز یک نفر من از آن یک نفر می خواهم که تسلیم دشمن نشود فقط تسلیم در برابر خدا باشد و باید ملت متکی به خدا و قوانین خدا و اسلام و گوش به فرمان نائب امام زمان یعنی خمینی بت شکن باشند و اگر که به آرزوی خود رسیدم به برادران و خواهران بگوئید که برادرتان جای دوری نرفته است او نزد خداست همان خدایی که شبانه روز پنج مرتبه با او سخن می گویید و برادرجان محمد مبادا اینکه انشاءالله من به آرزویم رسیدم تو دست از این راه برداري. مادرجان تنها خواهشی که من از شما دارم یک چیز است و آن این که کسی از من طلبکار است از روی پولهای خودم به او بپردازید و یک سال هم روزه و سه ماه هم نماز بخوانید و تا آنجا که توانستم خودم روزه و نماز را می خوانم مگر اینکه کاری داشته و نتوانسته ام و مرا در کنار پدربزرگ و مادربزرگ در سرخاکهای بالا دفن کنید شما را به خدای بزرگ می سپارم.

نظرات